پایگاه رهنما :
بديهي است تجملگرايي و نمايش ثروت، آسيبي است که پاياني ناخوشايند را براي نظام اجتماعي به دنبال خواهد داشت. تأکيد رهبر معظم انقلاب بر اصلاح سبک زندگي و الگوي مصرف با مصرف کالاهاي ايراني و توليدات ملي تنها راهکاري است که در برابر اين بيماري وجود دارد و ميتواند به اصلاح برخي آشفتگيها در ساختارهاي اجتماعي منجر شود.
مطابق آمارها سالیانه ١٣٠ ميليون تن موادغذايي در كشور توليد ميشود كه 25 ميليون تن آن هدر ميرود و با توسعه صنايع تبديلي و تكميلي در كشور، ميتوان از اين هدررفت جلوگيري كرد. پيش از اين نيز طبق آمار ارائه شده از سوي فائو در كشورمان 35 ميليون تن غذا، يعني معادل غذاي 15 ميليون نفر دور ريخته ميشود.
اما در حال حاضر ثروت در کشورمان به ارزش تبديل شده است. با ارزش شدن ثروت، وقتي نابرابري اجتماعي گسترش يافت و از طرفي هم به جاي توبيخ در برابر عملکردي که به ايجاد نابرابري اجتماعي منجر شده، افراد آزاد گذاشته شدند، دارندگان مقياسهاي ارزشي در نظام ارزشي جديد، يعني ثروتمندان، ثروت خود را براساس معرفها و مقياسهاي ظاهري (اتومبيل، وسایل منزل، زينتآلات و...) به نمايش ميگذارند و برتري خود را به ديگران نشان ميدهند تا براي کسب احترام خودنمايي و فخرفروشي کنند.
رفته رفته توسعه اقتصادي در ايران بهانهاي شد براي ارزشمندي ثروت و ثروتمندان و منفي بودن فقر و شرمندگي فقرا، اما نيازآفرينيهايي که با تبليغات و نمايش ثروت در جامعه اتفاق افتاد به مراتب بر اين نابرابري اجتماعي دامن زد.
در کنار عوامل داخلي مانند نيازآفريني، تبليغات و واردات گسترده کالا گسترش رسانهها هم در اين بين نقش جدي ايفا کرد و کمکم در خانه بیشتر مردم کشورمان ويدئو و پس از آن ماهواره جاي گرفت.
وارد شدن تلفن همراه به کشور در سال 1372 موجب شد تا ثروتمندان جامعه ابزار تازهاي براي تفاخر پيدا کنند و نياز تازهاي در دیگر اقشار جامعه ايجاد شود. نيازي در کنار کالاهاي لوکس وارداتي و اتومبیلهای مدل بالا و مراکز تجاري بسيار مدرني که تهاجم گستردهاي را به ذهن اقشار متوسط و ضعيف جامعه داشتند و دارند و مقايسههاي اجتماعي را شکل ميدهند.
از سوي ديگر انتشار يک پديده رفتاري و مقياس ارزشي و تبديل آن به هنجار در ايران، سرعت بالايي دارد و فشارهاي هنجاري موجب ميشود تا مردم در زمان کوتاهي در پيروي از چيزي که حس ميکنند هنجار شده، با هم مسابقه بگذارند. در اين ميان نمايش ثروت به آغاز مقايسه اجتماعي منجر ميشود. همچنين وقتي نياز به احترام با مقياسهاي مادي سنجيده شد، احساس بيعدالتي و محروميت نسبي در جامعه گسترش مييابد و قشر متوسط و فقير براي عقب نماندن از اين رقابت نادرست با قرض يا حتي با اجناس بدلي سعي ميکنند خود را به نمايش بگذارند.
بديهي است شعارهاي اقتصادي انتخاب شده از سوي رهبر فرزانه انقلاب بيحکمت نيست و اگر شعارهايي چون توليد ملي حمايت از کار و سرمايه ايراني يا اقتصاد مقاومتي به شکل عملي در زندگي روزمره ما راه يابد بيترديد علاوه بر چرخش چرخهاي اقتصاد کشور، بنيانهاي فرهنگي ما را هم اصلاح ميکند و موجب ميشود به جاي نمايش ثروت و چشم همچشمي براي به رخ کشيدن داشتهها به رشد و تعالي اجتماعي دست يابيم.
يگانه شريعت
ارسال نظرات